یادداشتهای گلاب

ساخت وبلاگ
میان دفترِ آسمان پُراست  از عطرِ رویاهای روزگار و آوازِ تحملی سخت برای رسیدن رسیدنی که رسیدنی نیست، و فقط کوچه ی رفتن هستُ......رفتن کوچه ای  پُر از صداهایِ گُنگُ.... مبهمِ عبور که گاه نازکتر از نسیم یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 168 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38

  امان از این دنیایِ تکراری که حرف تازه ای  ندارد  فقط این که.... در  لرزش شعله ی شمعِ زندگی این شادیهاست که دود می شودُ...... اشک ها جاری و چیزی بجا نمی ماند بجز ..... مشتی خاکسترِ آرزو که آن هم عا یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 175 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38

 رو بروی غروب در حالی چشم در چشم ماه گره می زدمُ... دست بر تاریکی شب می ساییدم، که دل  از خدا عصای موسی طلبید برای گذر از گُذَرِ تنهایی ، آنجایی که هیچکس راهشُ بلد نیست *******  رو بروی غروب در حال یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 153 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38

 

 

در غیاب تو ، برای دل من

کدام ضمیر ، شهریار می شود و....کدام شهر  ، شهرِیار 

یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 183 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38

کلاه را که قاضی کردم. دیدم ،همین قابلمه‌ها و ظرفها که خارج از نوبت ، برای دوست و آشنا نذری پر می شه ،می تونه یه جوری رانت و رانت خواری به حساب بیاد ، به خودم گفتم حالا فکر کن با همین قیاس قاضی بخوا یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 153 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38

هرچه شب از شب پُر می شودُ.... چشمانم از خواب خالیُ...خالی تر احساسی گنگ و مبهم به دلم یورش می برد احساسی همچون  تنهاییِ آن بطریِ شیشه ای که به امان خدا  در آغوش اقیانوس رها شدهُ.... قرار نیست  کسی ن یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 167 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38

  سر انگشتان احساسم برای نوشتن گز ..گز می کند ، اما دلُ.. دماغی برای اینکار در خودم سراغ ندارم و هی بازی  امروزُ...فردا می کنم . تا اینکه خیالت از راه برسدُ.... ورق برگردد. آنوقت..... تو سپیدهُ... شف یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 211 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38

 باز مثل همیشه ... بانوی مو جو گندمیِ آیینه نشین ، صبورانه دخترک بی خیال دیروز را در آغوش کشیدُ..... همانطور که  به دلش می خواستهایش گوش می داد، دانه های  دلش را سرو سامان که نه .....جمع و جور می کرد یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 166 تاريخ : جمعه 28 دی 1397 ساعت: 0:38